فاحشه یعنــــــــــی من و تو

در آغوش دیـــگران بی قرار هـــم

فاحشه یعنــــــــــی

من و تو 

در هنگام عـــــــــشق بازی کردن با دیگران

به فکــــر هم

فاحشه یعنـــــــــــی

در هنگام بــــوسه با دیگری

در رویای لب های هــــــــم

فاحشه یعنــــــــــــی

تمام مردان و زنان

دختران و پسرانی که

عاشـــــــــق هم هستند

ولی از روی لجبازی و غرور

به جای کنار هم بودن

در آغوش دیگری

به فکر فراموش کردن هم هستند...

اینجا هم دیگه داره متروکه میشه

یعنی خیلی وقته شده

چه دل صبوری دارم من

چه دل احمقی دارم من

آخه حماقت تا کی؟

تا کجا؟

دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه

دیگه هیچ حسی ندارم

دست و پاهام کرخ شده

زندگی یه طعم گس میده

این حرفا شعار نیست...کلیشه ای نیست

دارم این روزها رو زندگی میکنم

به قول سیاوش...کاش یکی پیدا می شد از اینجا به بعد زندگی منو 

ادامه میداد...

به سلامتـــــــــی روزی که دیگه نباشم

یا حق...