فــــــــــــریاد زیـــــر آب جملات عاشقانه\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تبليغات
آخرين ارسال هاي انجمن
اهنگ عوض شد
بازديد : 106
[ سه شنبه 07 خرداد 1392 ] [ 10:59 ]
[ چشـــم به راه ]
خدایا اجازه هست ناصبوری کنم؟ به بزرگیت قسم از صبوري خسته ام... از فريادهايي كه در گلويم خفه ماند و میماند... از اشك هايي كه شبها تنها بالشم و تو شاهد آن هستید و از حرف هايي كه زنده به گور گشت در گورستان دلم آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ، در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . . آرزوی پــرواز دارم مرا اجابت نما ای تنهــا امیدم
نمی دانم چه می خواهم خدایا... به دنبال چه می گردم... شب و روز چه می جوید... نگاه خسته من چرا افسرده است این قلب پرسوزگریزانم از این... مردم كه با من به ظاهر همدم و یكرنگ هستند... ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد... پیرایه بستند دل من ای دل دیوانه من كه... می سوزی از این بیگانگی ها مكن دیگر... ز دست غیر فریاد خدا را بس كن این دیوانگی ها...
بازديد : 167
[ یکشنبه 05 خرداد 1392 ] [ 22:34 ]
[ چشـــم به راه ]
معشـــوق من انسان ساده ای بود حرف های قشنگـــی می زد نگاه معصومی داشت و بهترین معشوق عالــم بود اما افــــسوس که زمان این فعل های لعنتی در گذشته مانده او دیگر ساده نیستـــــــ.... قشنگ حرف نمــــی زند و نگاهش همه چیــــز دارد جـــــز معصومیت معشوق من انسان دیگـــری شده کسی که دیگر به سختــــی می شناسمش او "ساده" عوض شد و حالا من مانده ام و گذشتــــه ای که هرگز پـاک نمی شود...!!!
بازديد : 217
[ شنبه 04 خرداد 1392 ] [ 23:09 ]
[ چشـــم به راه ]
وقتی کسی در کنارت هست،خوب نگاهش کن حرفی نیست...
بازديد : 133
[ پنجشنبه 29 فروردین 1392 ] [ 10:34 ]
[ چشـــم به راه ]
هی بانو...
|
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 37 |
میگویم سلام ، هیچکس جوابم را نمیدهد
پس خدانگهدار میگویم شاید از سر اتفاق ، یک نفر دست هایش تکان بخورد.
امتياز : | نتيجه : 2 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 10 |
گاهی عمر تلف میشود ؛
به پای یک احساس ….
گاهی احساس تلف میشود ؛
به پای عمر !
و چه عذابی میکشد ،
کسی که هم عمرش تلف میشود ؛
هم احساسش ........
گاهی لحظه های سکوت
پرهیاهو ترین دقایق زندگی هستند
مملو از آنـچه می خواهیم
بگوییم ولی نمی توانیم بگوییم …
آری از پشت کوه آمده ام !!!
چه میدانستم این ور کوه باید برای ثروت حرام خورد
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
می گویند: از پشت کوه آمده...
ترجیح میدهم به پشت کوه برگردم
و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد !
تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ...
امتياز : | نتيجه : 1 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 5 |
بهار و این همه دلگیری ؟؟
کسی فصل ها را جا به جا نکرده ؟؟!
گاهی دلم می گیرد
از آدم هایی که در پس نگاه سردشان
با لبخندی گرم فریبت می دهند
دلم میگیرد از خورشیدی که گرم نمی کند
......و نوری که تاریکی می دهد
ازکلماتی که
چون شیرینی افسانه ها فریبت می دهند
دلم می گیرد
از سردی
چندش آور دستی که دستت را می فشارد
و نگاهی که
به توست و هیچ وقت تو را نمی بیند
خسته ام
تکیه زده ام بر دیواری از سکوت ؛
گاه گاهی هق هق تنهایی هایم سکوتم را میخراشد و نقشی از یادگاری میزند
یادگاری هایی که کسی سواد خواندنش را ندارد
هیچ کس جز خدا!
امتياز : | نتيجه : 1 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 5 |
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﻛﺴﯽ ﻛﻪ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﺘﺖ. . . . . . . . . .
ﺍﻣﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ. . . . . . . . . .
ﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﺑﺸﻪ. . . . . . . . . .
ﻭ ﺯﯾﺮﺵ یه نظر ﻣﯿنویسه
ﻧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺷﺶ ﺍﻭﻣﺪﻩ. . . . . . . . . .
...ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻬﺖ ﺑﻔﻬﻤﻮﻧﻪ ﻛﻪ
ﺗﻨﻬﺎ ﻧﯿﺴﺘﯽ...
امتياز : | نتيجه : 1 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 5 |
هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!
امتياز : | نتيجه : 3 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 15 |
از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ،
از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ،
نمیخواهم دیگر طعمی را از عشق بچشم.
از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ،
این را هم فراموش میکنم ، جای من در اینجا نیست!میروم تا آرام باشی ، تا از شر من و احساسم راحت باشی
میروم تا روزی پشیمان شوی ،حیف احساسات عاشقانه ام بود ،
میروم تا با کسی دیگر همنشین شوی
از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ،
هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم ….
نه اندیشیدن به تو فایده دارد ، نه فکر کردن به خاطره هایت ،
حالا آنقدر به دنبالم بیا تا خسته شود پاهایت….
تو لیاقت مرا نداری ، از تو میگذرم تو ارزشی برایم نداری….
کارت شده بود دلشکستن و بی وفایی ،
روز و شب من این شده بود که از تو سوال کنم کجایی؟؟
چرا پاسخی به دل گرفته ام نمیدهی ،
چرا سرد شده ای و مثل آن روزها سراغی از من نمیگیری؟
امتياز : | نتيجه : 3 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 15 |
در خلوت دلم ، در همنشینی با غمها ببین که چگونه میریزد اشک از این چشمها
این چشمهای خیس ، همان چشمهاییست که تو خیره به آن بودی در لحظه دیدار
میفهمی معنای دلتنگ شدن را ، میفهمی معنی انتظار را؟نه ! دلتنگی آن نیست که مرا اینگونه محکوم به سکوت کرده است
انتظار آن نیست که اینگونه مرا محکوم به بیقراری کرده است
خیالی نیست ، من همچنان با خیال تو سر میکنم پس بیخیال…
بگذار در حال خودم باشم ، بگذار همچنان من دیوانه دیوانه ات باشم
مزاحم خلوتم نشو ، اگر مرا میخواهی سد راه اشکهایم نشو….
بگذار آرام شوم ، بگذار هر چه غم در دلم انباشته ، خالی شود….
این همان راهیست که هم تو خواستی در آن باشی
و هم من خواستم تا آخرش با تو بمانم
پس چرا به بیراهه میروی، چرا مرا جا گذاشتی و برای خودت میروی؟
مرحبا ، تو دیگر کیستی ، دست هر چه بی وفاست را از پشت بستی….
خودم میدانم بد دردیست عاشقی و همچنان بیمارم ، تا کجا میخواهی بمانی ؟
تا هر جا باشی من نیز میمانم…
عشق من هر از گاهی به یادم باشی بد نیست ،
هر از گاهی هوای مرا داشته باشی جرم نیست
چه کنم ، دلم دیوانه ی توست ، هوایش را داشته باش که
دلم تمام دلخوشی اش به توست…
امتياز : | نتيجه : 2 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 14 |
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 26 |
گاهی وقتا یه عمر نمی تونی خودتو ببخشی
که چرا به اندازه لحظه ای به حرف وقول یکی اعتماد کردی
چون بعضی ها به اندازه یه ثانیه هم ارزش ولیاقت خوب فکر کردن وندارن
شرافت گرگ خیلی بهتر از روباه مکاره..
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 4 نفر مجموع امتياز : 32 |
دراز می کشم
روبروی آسمان
با سرانگشت خیالم می کشم
ستاره ای نیمه جان...
نشسته بر بالینش
آدمکی تنها...
دعا بر لب
در حسرت آمین ها...
آدمک غمگین
چقدر شبیه من
ستاره ای ندارد
میان هفت آسمان...
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 33 |
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به منو ناباوری من خندیدی
برو تا راحت تر تکه های دل خود را سر هم بند زنم
تا تو رفتی همه گفتند…
...
امتياز : | نتيجه : 2 امتياز توسط 6 نفر مجموع امتياز : 15 |
عاشقو مجنونت شدم...نخونده مهمونت شدم...کلی پریشونت شدم ... اما بازم نیومدی!
قهوه ی فنجونت شدم ...شمع تو شمدونت شدم....خاک تو گلدونت شدم اما بازم نیومدی!
برف زمستونت شدم... رسوا و حیرونت شدم... چک چک ناودونت شدم... اما بازم نیومدی!
افتابو بارونت شدم ...اشکال غلتونت شدم...عطر گلابدونت شدم... اما بازم نیومدی!
ماه تو عیونت شدم...خرابو ویرونت شدم...گل گلستونت شدم ... اما بازم نیومدی!
سه ماه تابستونت شدم...الوند و کارونت شدم...دشتای ایرونت شدم... اما بازم نیومدی!
دنا و هامونت شدم... نزدیک تر از جونت شدم...رگت شدم،خونت شدم... اما بازم نیومدی!
خادم و در مونت شدم... اسیر زندونت شدم...گلاب کاشونت شدم... اما بازم نیومدی!
یه جوری مدیونت شدم...سنگ خیابونت شدم...راهیه میدونت شدم... اما بازم نیومدی!
تو سختی آسونت شدم... تو دردا درمونت شدم...ناجی پنهونت شدم... اما بازم نیومدی!
لباسو سامونت شدم ...سارق ایمونت شدم...چشمای گریونت شدم.... اما بازم نیومدی!
لبای خندونت شدم....گشنه شدی نونت شدم...اب فراوونت شدم... اما بازم نیومدی!
همیشه ممنونت شدم...من نی چوپونت شدم...آب تو بیابونت شدم... اما بازم نیومدی!
شعرای ارزونت شدم...عمری غزل خونت شدم ... تسلیمه قانونت شدم... اما بازم نیومدی!
کشته ی مژگونت شدم... هلاک چشمونت شدم...اما بازم نیومدی!
رفتم و قربونت شدم... نم نم بارونت شدم اما بازم نیومدی!!!!!!
امتياز : | نتيجه : 1 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 5 |
علم پزشکی ثابت کرده که شکستن دل واقعیته؛
یعنی وقتی دل کسی می شکنه،
تو قلبش اتفاقی می افته مثل یه خونریزی کوچیک یا یه جراحت.
که حتی می تونه منجر به سکته قلبی بشه....
سعی کن دل هیچکسی رو نشکنی...
امتياز : | نتيجه : 1 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 5 |
امتياز : | نتيجه : 3 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 18 |
چقدر سخته پس از پشت سر گذاشتن کلی خاطره ی قشنگ...
با بی اعتنایی و بی تفاوتی بهت بگه:
هر جور راحتی کسی مجبورت نکرده بمونی!!!
.
.
یک روز عشقت را دزدیدم
و برای اینكه جای مطمئنی داشته باشد
آن را در قلبم پنهان كردم
غافل از اینكه روزی برای پس گرفتن آن قلبم را خواهی شكست
من باختــــــــــــــــــــم ... من پذیرفتم شكست خویش را پندهای عقل دوراندیش را من پذیرفتم كه عشق افسانه است این دل درد آشنا دیوانه است میروم شاید فراموشت كنم در فراموشی هم آغوشت كنم می روم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم آزاد باش آرزو دارم بفهمی درد را تلخی برخوردهای سرد را
امتياز : | نتيجه : 3 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 15 |
امتياز : | نتيجه : 1 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 6 |
این سالها را خوب به خاطر بسپار
سالهائی که لبخند دگرگیسی کاملی از غم شده
و من هائی که در تنهائی شان غنی ترشده اند
این سالهای با فصل مشترک درد را به خاطر بسپار
سالهای بی تحویل را
بهار تعبیر هیچ خواب روشنی نیست
که در چرخش روزگار، ناگزیر می آید
دستش را روی قلب یخ زده ات میگذارد
تا حول حالنائی بشوی
به شکوه تمام قدمهای پیش رویت
با همه خستگی باید گذشت
قدم برداشت
رفت و زندگی را اززیر برفها بیرون کشید
حتی اگر دیگر چهار گوشه اش را ندارد
حتی اگر بوی نا میدهد
بی اعتنا به تکرار ها و تکرارها
باید چشم بست روی داستان سنگ و شیشه
باید چشم گشود به رویاها که جوانه زده اند،
در این بهار کمی بیشتر درنگ کنیم …
امتياز : | نتيجه : 1 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 5 |
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 3 نفر مجموع امتياز : 30 |
ما نسلـے هستیم کـﮧ وقتـے حوصلمون سر میره بآ احساسات هم בیگـﮧ بازے میکنیم
سیگار از عمرم می کاهد !
مگر تو عمر مرا می دانی که با آن محاسبه می کنی ؟
کسی نمی داند ، شاید همین فردا من نیز خاموش شوم !!!
سیگار دود می کنم تا یادم بماند من احمق بیشتر از این ریه های سوخته ام دوستت داشتم ...
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 28 |
می نویسم.می نویسم از تو و برای تو که کاخ ارزوهایم را ویران کردی.
می نویسم برای تو و امثال تو که غرورشان اسلحه ای است برای تخریب دل ها سلاحی
برای شکستن قامت عشق.
می نویسم برای انان که دوست داشته می شوند و لیکن لیاقت این حس مقدس را ندارند.
گناه من این است که زیر پاهای سنگین و اهنینت فرشی از عشق و محبت پهن کردم
غافل از این که سنگینی قدم های تو عشق مرا امید و ارزوهای مرا اشک های مرا خواهش و التماس
مرا و غرور مرا زیر پا له می کند.
ای کاش معنی نفرت را می فهمیدم.ای کاش می دانستم که غرور چیست و ای کاش هرگز دوستت
نداشتم.ای کاش تمام ای کاش ها را خط می زدم و تنها برای یک بار با حقیقت قلب خویش سخن
می گفتم.
و ای کاش می توانستم غرور یاغی قلب کوچکت را بشکنم
باز از غرورت نوشتم و قلبم به جای قلم شکست
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 55 |
دلم می گیرد به اندازه ی سکوت دیوارها
دلم می گیرد به اندازه ی فرار لحظه ها
به اندازه ی صدای فریادها
وبه اندازه ی همهمه ی تنهایی ها
و دلم تنگ می شود برای دیروزها
دیروزهایی که در انتظار فردایی روشن گذشت
ودلم می لرزد از امروزهایی که به تاریکی گرایید
خدای روشنی ها ، به کجا می کشانی لحظه هایم را؟!!
چگونه رقم می زنی تقدیرم را ....
دلم سخت دلتنگ روزهایی ست
که بزرگ ترین خواسته ام
به دنبال دلخوشی ام چه زود در کوچه های بی خیالی کم رنگ شد
وبزرگ ترین ناراحتی ام در قشنگ ترین امیدها محو شد
چه زود گذشت روزهایی که زیبایی ها را به اندازه ی دنیا بزرگ می دیدیم
و دنیا را به اندازه ی زیبایی ها قشنگ
چه زود رفت روزهایی که در پس کوچه های انتظار به دنبال سرنوشت بودیم
و نگاه های گرم را به جاده ی امید دوخته بودیم
چه زود رفتند روزهایی که در کنار تنهایی خویش
حرف از عشق و امید بود وآینده
حرف از سیب بود و لبخند
حرف از شادی بود و زندگی
و اما چقدر زود
آن همه قشنگی جای خود را به تنهاییه مطلق در ثانیه های بی فردایی دادند
وناگاه نور وامید وآینده در هم پاشید...
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 50 |
تویی که الان دلت واسه یه بی معرفت تنگه . . .
تویی که میخوای بهش زنگ بزنی ولی غرورت نمیذاره...
تویی که بغضتو قورت میدی که یه وقت گریه نکنی ...
تویی که هر آهنگی گوش میدی یاد یه نفر میفتی...
تویی که تا میای یه کاری کنی میگی : بیخیال...
تویی که واس خودت آواز میخونی....
تویی که این روزا توی دنیای مجازی غرق شدی...
تویی که حتی توی دنیای مجازی هم خودتو گم کردی...
تویی که نمیدونی چه ریختی خودتو خالی کن...
به سلامتی تو...
وقتی فهمیدی قرار نیست با هر زن یا دختری که دوست شدی،به رختخواب بری ؛
هر وقت یاد گرفتی بدون توقع دوستی کنی ...
هر وقت فهمیدی هر کسی که دوستت شد ،دوست دخترت نیست
و برای جواب سلامش باید به یک علیک محترمانه فکر کنی نه به پیدا کردن یک مكان خالی ...
اونوقت میتونی
روی همراهی و همدلی یک جنس مخالفت حساب کنی
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 40 |
نمیدونم.................واقعا نمیدونم..............باید چیکار کنم.............
شایدم میدونم ولی خودمو به ندونستن زدم..................
اینطوری بدتره...............سخت تره...نه!!!!!!!!!!
روزا پشت سر هم داره میاد و میره....و من اندر خم یه کوچه ام...........خدای من..............خدایی که تو رو هم فراموش کردمو باز نماز نمیخونم....
نه...نه...فراموش نکردم................فقط نماز نمیخونم............اما......تو داری منو میبینی............شایدم به کارام...به بچه بازیام میخندی.......
چشم بهم بزاریم سال تموم میشه.............امسالم گذشت.....با همه خوبیو بدیهاش...........و چقدر سریع....
این عمر ماست که داره میگذره.........هنوزم نمیدونم............کجای راهم.............و دارم چیکار میکنم.....
این روزها خوب نیستم............انقدر خودمو مشغول کردم که به هیچ چیز فکر نکنم........حتی گذر زمانم متوجه نمیشم......
این روزها.....فقط دارم میگذرونم..............اصلا هم فکر نمیکنم که چجوری داره میگذره......مهم اینه که بگذره...فقط....
این روزها............
بگذریم...............
امتياز : | نتيجه : 4 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 20 |
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی
شاکی بشی ولی شکایت نکنی
گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری
خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری
خیلی هادلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی. . .
می شود باران ببارد؟
همین امشب!
قول می دهم فقط
قطره های پاکش را بغل کنم!
و بی هیچ اشکی
دستهایش را بگیرم
قول می دهم
فقط بویش را حس کنم!
اصلا اگر ببارد
فقط از پشت پنجره نگاهش می کنم
قول می دهم برایش شعر نگویم
فقط... می شود؟
امشب.... ؟
خدایا
دلم به اندازه تمام روزهای بارانی تنگ است
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 36 |