فــــــــــــریاد زیـــــر آب جملات عاشقانه\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تبليغات
آخرين ارسال هاي انجمن
اولین باری که حس کردم دوستش دارم رو یادم نمیاد! اما اولین باری که گفت دوستت دارم رو فراموش نمیکنم... ی روزایی تو زندگی هست که دیگه برنمیگرده ی آدمایی به زندگیت میان که دیگه تکرار نمیشن ی کسایی از زندگیت میرن که جاشون همیشه خالی میمونه اگه این شانس رو داشتم که به عقب برگردم میرفتم به اولین روزی که اسمم رو صدا زد... به اولین باری که میخواست ی حرفی رو بزنه و نتونست... به روزی که دوستم داشت و نگفت... اونقدر توی اون روز میمونم که همونجا بمیرم.. مگه آدم چند بار این شانس رو داره که خودش رو توی چشمای کسی ببینه؟!
بازديد : 92
[ پنجشنبه 15 تیر 1396 ] [ 11:43 ]
[ چشـــم به راه ]
روزی بارانی یا ابری یا سرد یا گرم- حتی طوفانی .... فرقی نمیکند
روزی از همین روزها -به همین نزدیکی -نزدیکتر از فردا-حتی همین امروز.. میخواهم با تو راه بروم کنار دریا یا جنگلی انبوه یا خیابانی شلوغ یا کوچه ای باریک -حتی کویری خشک..فرقی نمی کند روزی از همین روزها -به همین نزدیکی -نزدیکتر از فردا-حتی همین امروز.. میخواهم با تو حرف بزنم در خانه من یا خانه تو یا کافه ای دنج یا رستورانی شیک -حتی در دل خودم یا در خواب! فرقی نمیکند روزی از همین روزها -به همین نزدیکی -نزدیکتر از فردا-حتی همین امروز..
پ ن:عکس,روستای ارده از توابع رضوانشهر
بازديد : 165
[ چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ] [ 10:41 ]
[ چشـــم به راه ]
بازديد : 222
[ پنجشنبه 30 دی 1395 ] [ 11:31 ]
[ چشـــم به راه ]
همخواب رقیبانی و من تاب ندارم
پ ن:محسن چاوشی#همخواب
بازديد : 290
[ سه شنبه 11 آبان 1395 ] [ 17:48 ]
[ چشـــم به راه ]
بازديد : 197
[ یکشنبه 20 تیر 1395 ] [ 20:12 ]
[ چشـــم به راه ]
خدایــــــا شفــــــــا بده…
بازديد : 162
[ چهارشنبه 26 خرداد 1395 ] [ 13:13 ]
[ چشـــم به راه ]
زندگیه دیگه
گاهی خسته میشی...خیلی خسته میشی اونقدر که دوست داری خودکارتو بزاری لای صفحاتش... یه مدت بری سراغ خودت هیچ کاری نکنی.. حتی نفسم نکشی اما مشکل اینجاست بعد که برمیگردی میبینی یه نفر خودکارو از لای کتاب زندگیت بیرون کشیده و... تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی... گم میشی... و هیچی تو این دنیا بدتر از این نیست که ندونی کجای زندگیت هستی...
بازديد : 135
[ سه شنبه 11 اسفند 1394 ] [ 17:19 ]
[ چشـــم به راه ]
دیدین این روزا الکی مثلا مد شده ؟ دیگه فراموشت کردم... الکی مثلا من دیگه شبا خوابتو نمیبینم... الکی مثلا وقتی یه جا اسمتو میشنوم موهای تنم سیخ نمیشه... الکی مثلا وسط خنده هام یاد خاطراتت میفتم دیگه گریه ام نمی گیره... الکی مثلا اون هم مثل من عاشقت هست... الکی مثلا هنوز عکساتو با حسرت نگاه نمی کنم... الکی مثلا آخرین دیدارمون رو فراموش می کنم... هــــــــــه...الـــــــــــــکی مثلا من فراموشت کردم.... . . . . الکی مثلا تو هنوز منو یادت هست.
بازديد : 182
[ پنجشنبه 30 بهمن 1393 ] [ 17:40 ]
[ چشـــم به راه ]
امروز دیدمت... اما چه دیدنـــــــــــــی ...چه احوالـــــی...!! نفســـــــــــم به شماره افتاد وقتی بیشتر نگاهت کردم بغض بود و نگـــاه... و قطره ای محبوس در دیدگانـــــــــم...دم و باز دم سینه ام دیگر نا نداشت ضربان قلبم بود و هق هق نفســــــــــهایــم...نگاه کردنت آرامشی شد در وجودم یاد شبی افتادم که می خواستـــم خانه ی احاســــــــم را با تو بسازم کنار تو و برای تو... امــــا با رفتن تو... من به سهــــــــــم تمام موجودات عالـــم گریستم در سرزمین خیالـــم از هر کس سراغت را گرفتم نشانــــی از تو نبود... ولی من لحظه ای دیدمت و پلکهای خسته ام طاقت نیاورد و بی امان بر چشمان خیســــــــم تکرار شدند چه دقایقی... نفسگیر و سخت... خواستم هم بغض آسمان شوم...گرچه باران هم از بی کسی اشکهایم شرم می کرد من ماندم و یک دنیا خاطره و یک مشت گلبرگ از جنس ماتـــــم می خواستم دنبالت بدوم ولی یادم آمد که سهـــــم دیگری هستی چه تلخ بود... بدان بی تو بودن تنها غمـــــی است که دردش را تاب نخواهم آورد میدانــــــــــم که دیر رسیدم... کاش آن روزها دوباره تکرار می شدند سهم من از تو بودن فقط نگاه شد...و من فقط از دور برایت دست تکان دادم و می دانم مرا بخشیده ای... فرشته ی زیبای من بدان که تمـــــــــــام وجودم مملوء از توست....باور میکنی؟؟؟؟؟؟ منی که آرزوی دیدنت را حتی در خواب داشتم امروز از نزدیک دیدمت... وقتی دیدمت پاهایـــم مرا یاری نکرد...و مغزم به دلم اجازه نداد که بایستم از کنارت که رد شدم !!!! شانه هایت خستــــه و افتاده بود...سر به زیر و آروم می رفتــی... آنقدر غرق درونت بودی که من را ندیدی...!! یعنی واقعا... سنگینی یک نگاه آشنا را حس نکردی...؟؟؟؟ خواستــــــم سلامـــــی کنم...ولی...!! دنیایت آنقدر شکننده بود که پشیمان شدم عبور کردم و خاطراتم زنده شد...روزهایی که فراموش نمــی شوند ولی رنگ باخته اند و کمرنگ شده اند.ایستادم نگاهت کردم دور شدنت را فراموش نمیکنم...زیرا که برای گذشته ی از دست رفته نیز احترام قائلم!!! نمیدانم چه حســــی بود...!! نمیدانم چه باید می کردم...!! ولی ای کاش چشمان معصومت حتــــــــــی برای لحظه ای کوتاه به چشمانـــم خیره می شد.........!!
بازديد : 985
[ پنجشنبه 04 دی 1393 ] [ 10:33 ]
[ چشـــم به راه ]
هـــــــــــــرزه با تـــن فروش فرق داره!!!؟ هـــــــــــــــرزه ذاتــــــش کثــیفه تـــــن فروش شغلش کثیفه هــــــــــــرزه خودش می خواد تو بغل اینو اون بخوابه اما تــــــــــن فروش مجبوره این کارو بکنه هــــــــــــرزه واسه دل خودش تن به آغوش هر کس و ناکسی میده اما تــــــــن فرشو واسه دل خانوادش این کارو میکنه هـــــــــــرزه واسه خوش گذرونیش با هر آشغالی میپره اما تــــــن فروش واسه تامین آینده ی بچش تن به این کار میده حالا فرقش رو فهمیدی؟؟؟؟؟ این دفعه که دوست دخترت بهت خیانت کرد بهش نگو فاحشه...بگو: هـــــــــــــــــــــــــــرزه چون فاحشه واسه خودش حرمت داره چون تـــــــنش رو میفروشه اما با احساس کســــی بازی نمیکنه اینو بفهم...!!!
بازديد : 138
[ دوشنبه 30 تیر 1393 ] [ 14:15 ]
[ چشـــم به راه ]
دلم لبریز از سکــــــــــوت حالم پریشون دست هایم خالـــــــــــی از دلگرمــــــی نگاهم بارانی از هوای ابری دلـــــم و لب هایم تشــــــــنه ی هم صحبتی با تو گوش هایم فقط صدای تو را می شنوند از قدم هایم چه بگویم از راه هایی که رفتم و نرسیدم از شب های تلخی که به مرور آخرین دیدارمان سحر شد از جاده ای که فقط تنهایـــــــــــــی یارم بود... و حالا تنها نام تو ست که شده است ورد زبانـــــــــم زبانی که اعتصاب کرده به حرف نزدن آروم و بی صدا سکوتــــــــــــــــــم سرشار از نام تو است... زیباست لحظه ای که به سکوت نشسته ای...و فقط نگاه ست که حرف می زند....
بازديد : 212
[ دوشنبه 02 تیر 1393 ] [ 19:41 ]
[ چشـــم به راه ]
جیبت که پر باشه...سیــــــــــگار کشیدن نشونه ی تعمق و تفکر میـــــشه... نشونه ی فهمیدن و خــــــــــــاص بودن... میــــکس بوی سیگار و عطر مارک دارت میشه دلربا... پک زدنت دیدنی و وسوسه کننده... با جیب خالی اما... تو یه معتادی که بوی سیگارت حال آدمو بهم میزنه...میشی نمونه ی مجسم سرطان در یــــــــــــــک کلام... با جیب پر میــــشی مارلون براندو... با جیب خالـــــــــی تقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی....
بازديد : 143
[ چهارشنبه 21 خرداد 1393 ] [ 17:45 ]
[ چشـــم به راه ]
سلامتی روزی که من سفید پوشیدم...رفقا مشـــکی پوشیدن و من حال میکنم با تریپشون سلامتــی اون چند تا شونه که تابوت نحس من رو دوششونه سلامتی صدای بلند و صدای تکرار جمعیت سلامتـــی صوت قرآن یه بینوا سلامتی اشکا... سلامتی خاکا... سلامتی سنگا... سلامتی دل کندنا... سلامتی غش کردنا...سلامتی تنهایی زیر خاک...سلامتی روزی که نیستم سلامتی روزی که رفقا فراموشم میکنند...سلامتی روزی که هیچ یاد و خاطره ای از من تو ذهن اطرافیان نمونه سلامتی اون دسته افرادی که با یادشون زندگی کردم...ولی یه لحظه به فکرم نیفتادن سلامتی اون بیل و کلنگی که...منو از این همه بدبختی آزاد میکنه سلامتی اون همه خاکی که روی من میریزن...تا بفهمم چقدر سنگینی می کردم رو دل بعضی ها سلامتی این بغض لعنتی که مثل مــــــرد خودشو نگه داشته سلامتی روزی که تک تکتون میــــــــــــــــــگین...بی معرفت...چرا رفتی!!!؟؟ سلامتــــی روزی که بگین...:پاشو دلمون واسه مسخره بازیات تنگ شده... سلامتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی روز آخر زندگـــــــــــــــیم...
بازديد : 296
[ چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 ] [ 11:54 ]
[ چشـــم به راه ]
به سلامــــــــــــــــــــتی دختری که وقتی دوست پسرش ولش کرد یه لبخـــند زد و گفت: آخیـــــــــــــــــش...از دستش راحت شدم...
بازديد : 175
[ پنجشنبه 21 فروردین 1393 ] [ 11:01 ]
[ چشـــم به راه ]
آهای کافه چی در این روزهای پر رفت و بی آمـــد ندیدی عزیزی را که تمام تلاشش رفتـــــــــن بود و نماندن...!!؟ این آخری ها خبر دیدنش را در کافه ای دیگر به من داده اند اگر رفته که هیچ اگر باز هم آمد تو قهوه ای تلخ تر از تمامی تلخ ها به حسبا من برایش بریز... اگر از تلخی اش گله و شکایتی کرد بگو: فلانــــــــــی گفت...این تلخی در برابر رفتنت هیــــچ است. بـــــــــــــــــگو: که فلانی در به در این کافـــــــه و آن کافه در پـــــــــــــی تو بود بی انصاف آهـــــــــــــــــــای کافه چی...حواست با مـــــــــــــــــــــن است....؟؟؟
بازديد : 153
[ شنبه 17 اسفند 1392 ] [ 17:28 ]
[ چشـــم به راه ]
دلم دست خودم نیست نفسهام اعتصاب کردن تا حالمو بگیرن تپش های قلبم دست به دست هم دادن تا گرمی دستامو بگیرن حالا... دستام سرد نفسام سنگین...دلم گرفته قلبم... حالم خوش نیست روزهام فکر دویدن دارن ولی من هنوز ایستادم... سردرگم...انگار چیزی رو گم کردم..یا شاید هست و نمی بینمش شاید هم چون الان با یکی دیگه س میخوام حواس خودمو پرت کنم نمی دونم... مدادم خستـــــــــه از نوشتن دیگه گوشش پره از حرفای تکراریم مدام حرفی رو که می زنم خط میزنه نمی دونم چرا... ولی کاغذم پر از خط خطی های دل مدادمه شاید خستــــــــــه شده از حرفام طاقت شنیدنشون رو نداره راهی جز خط زدن نداره برای نشنیدن خط بزن مداد من ... کاش می تونستی همـــــــــــــه ی روزای گذشته رو خط بزنی
بازديد : 132
[ شنبه 10 اسفند 1392 ] [ 18:22 ]
[ چشـــم به راه ]
به خودم می گویم قوی باش... به خودم می گویم مهم نیست... به خودم شک کردن را می آموزم... به خودم می گویم:همیشه وقت هست برای فراموش کردن... حداقل به اندازه ی باقیمانده ی عمرم... ولی ته همه ی این حرفها فقط یه چیز هست... من " غمگیــــــــــــنم " و " دلتـــــنگ"... فقط و فقط...واسه اونی که نیست.
بازديد : 219
[ چهارشنبه 23 بهمن 1392 ] [ 12:10 ]
[ چشـــم به راه ]
یه زمانی بود کهفکر می کردم دیگر کسی زیبا نیست...که دیگر کسی پاک نیستکه با هم بودن هایشان از سر دلتنگـــــــی نیست...و از روی نیــــاز است.که حرف هایشان حرف نیست...قول هایشان قول نیست.دوستت دارم هایشان بیخود است... و حافظه شان کوتاه مدت است.عشــــــــــــــــق هایشان پـــوچ است.و در یک لحظه ی کوتاه به فراموشی سپرده میشود.شیطنت هایشان از روی سادگی نیست...!اشـــک چشم هایشان واقعی نیست...!تمساحی که اشک می ریزد قابل اعتماد نیست!!!گرمای دستت را نمی خواهند...پاکی نگاهت را نمی خواهند...!تفاوتت را با بقیه نمی دانند!!...تا ایــــــــــــنکه...تو آمدیو کاری کردی تا به تو اعتماد کنمو در آخر مهر تاییدی زدی بر تمام افکاری که داشتمو رفتی....و من تنها به این دلخوشم که اشتباه نمی کردم....
بازديد : 154
[ پنجشنبه 07 آذر 1392 ] [ 18:37 ]
[ چشـــم به راه ]
به هر کسی که می رسی می گوید:آدم فقط یک بار عاشـــــــــــــق می شوددروغ استتو باور نکنمثلا خود منهر روز دوباره عاشقــــــــــــــــت می شوم...
بازديد : 173
[ یکشنبه 03 آذر 1392 ] [ 8:39 ]
[ چشـــم به راه ]
اگر آنکه رفت خاطره اش را می بردفرهاد سنگ نمی سفت...مجنون اشفته نمی خفت...
بازديد : 175
[ چهارشنبه 29 آبان 1392 ] [ 18:24 ]
[ چشـــم به راه ]
می گفتندسختی ها نمـــک زندگی است!!!اما چرا کــــــــــسی نفهمید !"نمـــــک"برای من که خاطراتم زخمــــــــــی استشور نیستمزه "درد" می دهد....
بازديد : 131
[ یکشنبه 26 آبان 1392 ] [ 8:47 ]
[ چشـــم به راه ]
درد یعنیامشبم مثل شبای دیگهرو تخت دراز بکشیآهنگ بزاری و بازم فکر کنیبه حرفایی که با هم می زدیـــــمبه ایــنکه خیلی همراهم بودیبا ایــنکه یه نگاهش برات یه دنیا ارزش دارهبه ایــنکه چقدر با هم دعوا کردیم و آشتی کردیمبه ایــنکه کلـــی حرف تو دلت میمونه و نمیتونی بهش بگی...به اینکــهلعنت به ایــــــــنکه ها...و مثل همیشه چشمات باید تقاص پس بدن....
بازديد : 159
[ سه شنبه 21 آبان 1392 ] [ 8:59 ]
[ چشـــم به راه ]
لمس کن کلماتی را ...که برایت می نویـــــــــسمتا بخوانی و بفهمی که چقدر جایت خالیستتا بدانی نبــــــــــودنت آزارم می دهدلمس کن نوشتــــــــــــه هایی راکه لمس ناشدنیست و عــریانکه از قلبم بر قلم و کاغذ چکه می کندلمس کن گونه هایم راکه خیس اشک است و پر شیارلمس کن لحظه هایم راتویی که می دانی من چگونه عاشقت هستــــــــملمس کن این با تو بودن ها رالمــــــــــــــــــس کن ...
بازديد : 152
[ چهارشنبه 15 آبان 1392 ] [ 8:59 ]
[ چشـــم به راه ]
من عاشقانه دوستش دارم و اوعاقلانه طردم می کندمنطق او حتیاز حماقت من هم احمقانه تر استخدایا مرا ببخشمجبورم بد باشـــــــــــمتا از پس بنده هایت بر آیم...
بازديد : 209
[ شنبه 11 آبان 1392 ] [ 9:30 ]
[ چشـــم به راه ]
نمی گفت بیا...نمی گفت برو...حتی نمی گفت برو راحتم بگذار...می آمد...حرف های عاشقانه می شنیدلبخند می زد و می رفت...کار هر شب او بود...دست های توتصـــــــمیم بودباید می گرفتم ودور می شدم...
بازديد : 191
[ پنجشنبه 09 آبان 1392 ] [ 18:37 ]
[ چشـــم به راه ]
بدترین حالت ممکن اینه کهوقتی باهاش قهریبرات اس ام اس میادهمه تن و بدنت میلرزه چون فکر میکنی اونهبعد که میبینی اون نیستخیلی داغـــــون میشیولی غرور لعنتی و حرف هایی که ازش شنیدی روز آخراجازه نمیده بهش زنگ بزنیمنتظری که اول اون بیاد سمتتاونم نمیادتو هم نمیرییه رابطهبه همیــــــــــــــــن راحتیتو اوجش تموم میشه...
بازديد : 150
[ شنبه 04 آبان 1392 ] [ 17:57 ]
[ چشـــم به راه ]
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت دیوانه ای به داغ جنونم کشید و رفت پس کوچه های قلبم را جستجو نکرد اما مرا به عمق درونم کشید و رفت دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت
کفش هایت پر از رفتن چشم هایت پر از جاده های دور و کوله پشتی ات پر از حرف های نگفته به تو حسودی ام می شود چقدر خوب است دستانت را به فاصله عادت داده ای پاهایت را به رفتن های دور لب هایت را به سکـــوت و خاطراتت را به فراموشی به تو حسودی ام می شود به تو که به داشتن قلب سنگی عادت کرده ای
بازديد : 245
[ چهارشنبه 01 آبان 1392 ] [ 19:18 ]
[ چشـــم به راه ]
مــــــن...!!!من را که می شناسی;خودمـــمکســـــی شبیه هـــــــــیچکسکمی که لا به لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنیمهربان. مغرور.صبور.زودرنج و کمی بهانه گیراگر نوشته هایم را بیابی;منمهمان حـــوالی ام ....دری هستمکه می توانست به آسمان باز شوداگر لولایشبه زمین چفت نبود...
بازديد : 176
[ پنجشنبه 25 مهر 1392 ] [ 9:12 ]
[ چشـــم به راه ]
روزی با خودم فکر کردم اگر روزیاو را با غریه ای ببینمشهر را به آتش می کشمولی امروز حاضر نیستم کبریتی روشن کنمتا ببینم او کجاستروزگاری هم اگردیوانه ات بودمگــــــــــذشت...
بازديد : 147
[ چهارشنبه 10 مهر 1392 ] [ 10:41 ]
[ چشـــم به راه ]
چند وقتیست هر چه می گردمهیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنمنگاهم اماگاهی حرفی می زند گاهی فریاد می کشدو من همیشه به دنبال کسی می گردمکه بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگویداسم های مجازیتصویر های مجازیمشخصات مجازیو در بین این همه چیزهای مجازیتنها یک چیز حقیقت داردتنهایی من...
بازديد : 164
[ یکشنبه 07 مهر 1392 ] [ 11:18 ]
[ چشـــم به راه ]
ترجیح می دهم تنها باشم و با وقارتا اینکه در رابطه ای باشم که به خاطرشعزت نفسم را قربانی کنم
بازديد : 269
[ جمعه 22 شهریور 1392 ] [ 13:53 ]
[ چشـــم به راه ]
لاشه ی عاشقی امسگ خور نامردی توآنقدر خون به دلم هست کههارت بکند...خدایا به تو سپردمشاما یه خواهشی ازت دارمیه روزی...یه جایی...تو بغل یه غریبه...وقتی مسته مسته...بد جوری منو یادش بنداز...پ ن :نمیدونم این حرف رو کی گفته ولی حال الان من همینه
بازديد : 180
[ شنبه 16 شهریور 1392 ] [ 18:06 ]
[ چشـــم به راه ]
دل تنگمدلتنگ خیلی چیز هادلتنگ این همه دلتنگی هادلتنگ چیزهایی که بر من گذشت و هرگز باز نخواهد گشتدلتنگمدلتنگ نیمه شب های دلتنگیدلتنگ این همه نبودن هادلتنگ این همه دل تنگی هادلتنگ عهدهایی که کسی آن ها را نبستدلتنگ تمام چیزهایی که می شد باشد و نیستو تمام هست هایی که نیستحتی آنان که دلشان برایم تنگ نخواهد شددل تنگتر نیز خواهم شد...می رسد روزی که بگویم:دلم برای آن روزهای دلتنگی تنگ شده...واشکتنها خاطره ایست که این روز ها از توبه یادگار دارم...
بازديد : 156
[ جمعه 15 شهریور 1392 ] [ 0:15 ]
[ چشـــم به راه ]
باز دل آسمان گرفتهبغضش را با تمام وجودم حس می کنماز آن بغض هاست که اگر بشکند ویران می کندخوش به حال آسمان که گهگاه بغض دارد و گهگاه ویران می کندآسمان نمیداند که دل من تا ابد بغضی دارد که یارای شکستن نداردخدایا کمکم کمبرای فکر نکردن به خیلی چیزابه خیلی از آدمهاکه آزارشون رو در لفافه ی محبت به وجودم وصله زدن...و آروم آروم فاصله گرفتن و دور شدنسرم با دیگران گرم استدلم با تودلم را استوار کردمکه دل نبندمنه به چشم های بیگانه اینه به حرف های بیگانه ایمی خواهم آزاد باشماز قید تملک خود و دیگران
بازديد : 191
[ سه شنبه 12 شهریور 1392 ] [ 17:24 ]
[ چشـــم به راه ]
یه وقتایی که به گذشته فکر می کنم دلم می گیره قلبم تیر میکشه;از اینکه ما چی بودیم و چی شدیم. قدیما خیلی چیزا حرمت داشت...! اون موقع ها معیار اصلی تو رفاقت >معرفت< بود نه منفعت اون موقع ها رفیق یکی از مقدس ترین کلمات بود.هر کسی رو رفیق صدا نمی زدیم اونی که اسمش رفیق می شد از داداش بهمون نزدیک تر می شد.اگه با دنیا طرف می شدیم می دونستیم یه رفیق مثل کوه پشتمونه. اون موقع ها دخترای محله ناموسمون بودن.اگه یکی چپ بهشون نگاه می کرد با یه محل طرف بود اون موقع حرف پدر و مادر حرمت داشت.حتی پامونو جلوشون دراز نمی کردیم و ...! اون موقع ها اگه با یه دختر دوست می شدیم اگه یکی از بچه محلا ندونسته بهش متلک مینداخت وقتی می فهمید با کسی دوسته دیگه تکرار نمی کرد. نه مثل الان که منتظر نشستن ببینن با کی میپری با همون لاس بزنن اون موقع ها مردی و مردونگی فقط وسط پاهامون نبود تو مراممون بود.تو معرفتمون بود اون موقع ها دوستی ها ساعتی نبود عشقها کیلویی نبود.دوستت دارم ها قلابی نبودقلب ها سنگی نبود اون موقع ها گفتن دوستت دارم سند بود.انگار اسمت رفته تو شناسنامه طرف...! نه مثل الان که به باد هوا میفروشنت. اون موقع ها خیلی چیزا بود که الان نیست دلم واسه اون روزا تنگ شده دلم واسه دهه هفتادی ها و هشتادی ها و نسل های بعدمون میسوزهماها که اون روزا رو دیدیم این شدیم وای به حال اونا که خیلیاشون نشنیدن...! یه کلام ...دلم واسه آدم دیدن تنگ شده
بازديد : 129
[ یکشنبه 10 شهریور 1392 ] [ 23:31 ]
[ چشـــم به راه ]
وقتی دلت یه جا گیر کردهمه ی زندگیتنخ کش میشه...!!!
بازديد : 163
[ شنبه 19 مرداد 1392 ] [ 15:26 ]
[ چشـــم به راه ]
آهسته بیاچیزی هم ننویسنظر هم نگذارهمان که بخوانی بس استمن به بی محلی آدمها عادت دارم
بازديد : 157
[ پنجشنبه 17 مرداد 1392 ] [ 13:04 ]
[ چشـــم به راه ]
میگن واسه آرامش خودتم که شده ببخش و فراموش کن ولی وقتی از کسایی که توقع نداری میرنجی هر چقدر هم که بخوای ببخشی و فراموش کنی نمیشه انگار داری خودتو گول میزنی وقتی از یه دوست میرنجی حتی اگه بگی بخشیدمش یه چیزی ته دلت می مونه کینه نیست...یه جای زخم...یه چیزی که نمیذاره اوضاع مثل قبل بشه هر چقدر هم که تلاش کنی خودتو بزنی به اون راه و بگی نه ...بی فایده ست یه چیزی این وسط از بین رفته و جای خالیش تا همیشه درد میکنه یه چیزی مثل حرمت
بازديد : 170
[ دوشنبه 14 مرداد 1392 ] [ 21:24 ]
[ چشـــم به راه ]
نبودنت مثل تمام کردن سیگار استدر نیمه شبی برفی...وقتی تمام دکه های شهر بسته اندسلامتی اونایی که نه ادم خاصین...نه مخاطب خاصی دارنفقط حسشون خاصه...خیلی خاص...!
بازديد : 172
[ سه شنبه 11 تیر 1392 ] [ 23:00 ]
[ چشـــم به راه ]
مغرورانه اشک ریختیم چه مغرورانه سکوت کردیم چه مغرورانه التماس کردیم چه مغرورانه از هم گریختیم غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند هدیه شیطان را بههم تقدیم کردیم هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم چگونه تکه های سهمم از تو را کنار هم بگذارم؟ چگونه بسازمت؟
بازديد : 168
[ شنبه 01 تیر 1392 ] [ 22:05 ]
[ چشـــم به راه ]
آخرين مطالب ارسالي هجومِ افکار تاريخ : جمعه 31 اردیبهشت 1400
انتخاب…!!! تاريخ : جمعه 11 مهر 1399
جا مانده....!!!! تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398
جانا,یارا,نگارا تاريخ : یکشنبه 14 بهمن 1397
وداع...!!! تاريخ : شنبه 29 دی 1397
سوغاتِ پاييز...!!! تاريخ : یکشنبه 29 مهر 1397
قرارمان ياد باد...!! تاريخ : شنبه 31 شهریور 1397
آره خلاصه...!! تاريخ : چهارشنبه 06 تیر 1397
دارم ميبينمت...!!! تاريخ : چهارشنبه 16 خرداد 1397
سال آخر...!!!! تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1396
صفحات وبلاگ |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
[ طراح قالب : رزتمپ ] [ Weblog Themes By : rozblog.com] |