فــــــــــــریاد زیـــــر آب جملات عاشقانه\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تبليغات
آخرين ارسال هاي انجمن
این روزها دچار سر گیجه ام...تلخ تر از تلخ زود می رنجم انگار گم شده ام! حتی گاهی میترسم شاید لحظه ی کوچ من نزدیک شده کاش می دانستم این سرنوشت را چه کسی برایم بافته آن وقت به او می گفتم یقه ی آن را تنگ بافته ای بغض هایم را نمی توانم فرو ببرم من یک عذر خواهی به خودم بدهکارم برای اینکه احساساتی بودم برای اینکه یک رو بودم برای اینکه غرورم را شکستم برای اینکه انسان بودم "خودم" منو ببخش...
بازديد : 766
[ سه شنبه 28 خرداد 1392 ] [ 23:45 ]
[ چشـــم به راه ]
چقدر سخته دست سردت رو تو دست یکی دیگه بزاری. که بهش هیچ حسی نداری... تا فقط به یار بی معرفتت ثابت کنی... که منم میتونم ادمهای ساده...ساده عاشق می شوند...ساده صبوری می کنند...ساده عشق می ورزند... ساده می مانند... اما سخت دل میکنند انوقت که دل میکنند جان می دهند ...سخت می شکنند سخت فراموش می کنند.
بازديد : 180
[ جمعه 24 خرداد 1392 ] [ 12:37 ]
[ چشـــم به راه ]
من آن بازیچه ای هستم که میرقصم به هر سازت تو میخندی به کبر آخر به این چشمان گریانم خدایی ناخدایی هر چه هستی غافلی یارب که من آن کشتی بشکسته ای در کام طوفانم توءی قادر توئی مطلق نسوزان خشک و تر با هم که من فریاد نسلی عاصی و قومی پریشانم
زندگی "زندگی" به من اموخت... ادمها نه "دروغ " می گویند نه زیر "حرفشان"می زنند. اگر "چیزی"می گویند... صرفا احساسشان در همان لحظه است نباید رویش حساب کرد...
بازديد : 158
[ پنجشنبه 16 خرداد 1392 ] [ 9:53 ]
[ چشـــم به راه ]
خوش به حالت که منو یادت نیست..خوش به حالت که فراموشت شد خوش به حالش عاشق چشماشی خوش به حالش عاشق چشماته خوش به حالتون جایی که من تنهایی گریه کردم
شما دوتایی خدیدین
خوش به حالتون وقتی...
![]()
بازديد : 251
[ یکشنبه 12 خرداد 1392 ] [ 19:13 ]
[ چشـــم به راه ]
به قول یه دوست یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان تلخی بی پایان شده زندگی منو پایان تلخ شده مرگ من من انقدر سختی دیدم که خندیدن یادم رفته حالا اگه یه پایان تلخ واسه خودم بزارم چی میشه فکر نکنم به هیچ جای دنیا بر بخوره خسته شدم از بغض و اشک و تحمل وخفه کردن صدام دلم پرواز میخواد دوست دارم از فکرش در بیام اما با دیدن پشت سرم نمی تونم آخر راهم خیلی نزدیکه دیگه حتی لبخند هم یادم رفته من یه آدم تنها تو این تنهایی لعنتی جز تو خدایی که نگام می کنی کسی رو ندارم پشتم باشه اینکه انقدر دلمو میشکنی رو نمی فهمم ![]()
بازديد : 173
[ یکشنبه 12 خرداد 1392 ] [ 18:55 ]
[ چشـــم به راه ]
می ترسم از اینکهروزییک جاییمن و توخیلی دور از همشب و روز در اغوش یک غریبهبی قرار هم باشیم...و بعد از هر بار هم اغوشیبه یاد ...اغوش هم بیصدا گریه کنیم
بازديد : 189
[ شنبه 11 خرداد 1392 ] [ 11:31 ]
[ چشـــم به راه ]
اهنگ عوض شد
بازديد : 108
[ سه شنبه 07 خرداد 1392 ] [ 10:59 ]
[ چشـــم به راه ]
خدایا اجازه هست ناصبوری کنم؟ به بزرگیت قسم از صبوري خسته ام... از فريادهايي كه در گلويم خفه ماند و میماند... از اشك هايي كه شبها تنها بالشم و تو شاهد آن هستید و از حرف هايي كه زنده به گور گشت در گورستان دلم آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ، در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . . آرزوی پــرواز دارم مرا اجابت نما ای تنهــا امیدم
نمی دانم چه می خواهم خدایا... به دنبال چه می گردم... شب و روز چه می جوید... نگاه خسته من چرا افسرده است این قلب پرسوزگریزانم از این... مردم كه با من به ظاهر همدم و یكرنگ هستند... ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد... پیرایه بستند دل من ای دل دیوانه من كه... می سوزی از این بیگانگی ها مكن دیگر... ز دست غیر فریاد خدا را بس كن این دیوانگی ها...
بازديد : 170
[ یکشنبه 05 خرداد 1392 ] [ 22:34 ]
[ چشـــم به راه ]
معشـــوق من انسان ساده ای بود حرف های قشنگـــی می زد نگاه معصومی داشت و بهترین معشوق عالــم بود اما افــــسوس که زمان این فعل های لعنتی در گذشته مانده او دیگر ساده نیستـــــــ.... قشنگ حرف نمــــی زند و نگاهش همه چیــــز دارد جـــــز معصومیت معشوق من انسان دیگـــری شده کسی که دیگر به سختــــی می شناسمش او "ساده" عوض شد و حالا من مانده ام و گذشتــــه ای که هرگز پـاک نمی شود...!!!
بازديد : 224
[ شنبه 04 خرداد 1392 ] [ 23:09 ]
[ چشـــم به راه ]
تنهايي هاي من پاياني ندارد
بازديد : 169
[ جمعه 13 اردیبهشت 1392 ] [ 19:09 ]
[ چشـــم به راه ]
هی بانو...
|
امتياز : | نتيجه : 5 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 37 |
از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ،
از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ،
نمیخواهم دیگر طعمی را از عشق بچشم.
از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ،
این را هم فراموش میکنم ، جای من در اینجا نیست!میروم تا آرام باشی ، تا از شر من و احساسم راحت باشی
میروم تا روزی پشیمان شوی ،حیف احساسات عاشقانه ام بود ،
میروم تا با کسی دیگر همنشین شوی
از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ،
هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم ….
نه اندیشیدن به تو فایده دارد ، نه فکر کردن به خاطره هایت ،
حالا آنقدر به دنبالم بیا تا خسته شود پاهایت….
تو لیاقت مرا نداری ، از تو میگذرم تو ارزشی برایم نداری….
کارت شده بود دلشکستن و بی وفایی ،
روز و شب من این شده بود که از تو سوال کنم کجایی؟؟
چرا پاسخی به دل گرفته ام نمیدهی ،
چرا سرد شده ای و مثل آن روزها سراغی از من نمیگیری؟
امتياز : | نتيجه : 3 امتياز توسط 5 نفر مجموع امتياز : 15 |